قوم یهود، مورد غضب خداوند قرار گرفتند و قوم مسیح گمراه گشتند. در چنین وضعیتی، سوره حمد نازل شد و در نماز گنجانده شد تا امت اسلام، همواره از عاقبت این دو امت عبرت بگیرد. پیامبر اسلام به امتش متذکر شد که عاقبت بخیری آن ها در انس با قرآن و اهلبیت است. آشنایی با متون حدیث و روایات ائمه اطهار (ع) ریشه در چنین ضرورتی دارد. ما هر روز در نمازهایمان، به کرات از خداوند می خواهیم ما را به سوی صراط مستقیم هدایت نماید. متأسفانه در اکثر اوقات، این درخواست های ما، به نتیجه مطلوب خود نمی رسند، زیرا دنباله ی عملی با خود ندارند. تغییر وضعیت هر انسان و جامعه ای در دستان خود اوست، اما این کار تنها از طریق کلمات میسر نمی شود. هیچ کلمات جادویی وجود ندارند که با صرف خواندشان، وضعیت بشر تغییر یابد. درچنین وضعیتی، قرآن و سخنان ائمه معصوم را می توان دو بال برای کسانی دانست که به دنبال هدایت الهی و سعادت دنیوی و اخروی می باشند. در قرآن صحنه ی گفتگویی ترسیم شده است که در آن رسول اکرم به محضر پروردگارش چنین شکوه میدارد که: امت من این قرآن انسانساز و حیات آفرین را به تعطیلی کشانده و از زندگی فردی و اجتماعی خویش جدا کرده اند. در واقع، قرآن از جامعه فاصله گرفته و متروک شده است. خوشبختانه ظاهر قرآن تا حدی در میان مسلمانان مورد توجه قرار می گیرد، اما در باب روایات و حدیث، حتی چنین چیزی نیز وجود ندارد. بعد از انقلاب اسلامی ایران، آرمانی جدید، یعنی انسان، جامعه و حکومتی علوی، پیش روی انسان مسلمان ایرانی قرار گرفته است. این انسان و جامعه و حکومت عادلانه، باید توسط کتابی همچون نهج البلاغه شکل بگیرد. در وضعیتی که همه مان، با هر جهت گیری، از مولای متقیان و حکومت عدلش سخن می گوییم، علی (ع) به شدت تنهاست. تنهایی و مظلومیت ایشان در وضعیتی که همهمه ای پیرامون نامش برپاشده است، بدان سبب است که سخنانش برای ما غریب و بیگانه اند. در چنین وضعیتی است که دهه ها پیش شهید مطهری تصمیم گرفتند تا سیری و سفری در کتاب نهج البلاغه داشته باشند و مخاطبان را به صورت بسیار کلی با موضوعات محوری آن آشنا نمایند. شهید مطهری، در باب آشنایی خود با نهج البلاغه تعبیر جالبی دارند. او از یکی از اساتید زاهد خود سخن می گوید که دست او را گرفته و وارد دنیای نهج البلاغه نموده است. اگر مخاطبان ما با درس حاضر، دستشان در دست شهید مطهری قرار بگیرد و با آن وارد دنیای نهج البلاغه بشوند، ما به هدف خود رسیده ایم.
این درس تحت عنوان «سیری در نهج البلاغه – دوم» در 5 جلسه توسط استاد حمید کمالی ارائه شده است. هدف این درس، تعمق در محتوای نهج البلاغه و مکتب امیرالمؤمنین در زمینه های مختلف اعتقادی، اخلاقی و تربیتی است. شهید مطهری قرار بود تا در باب 12 موضوع، از نهج البلاغه مدد بگیرد. در نهایت عمر ایشان به تحقیق در باب شش موضوع در نهج البلاغه کفایت داد. هدف درس حاضر، بازخوانی دو موضوع موعظه و حکمت و دنیا و دنیاپرستی در نهج البلاغه است. در جلسه نخست، ابتدا به فلسفه سکوت امام علی (ع) در چشم پوشی از خلافت اشاره شده است و سپس وارد بخش دوم موضوعات نهج البلاغه یعنی حکمت عملی آن می شویم. استاد بعد از اشاره به تفاوت موعظه با حکمت و خطابه، تقوا و پرهیز از دنیاپرستی را دو عنصر مهم موعظه ای نهج البلاغه می داند. این دو بحث ضمن پرداختن به موضوعاتی از قبیل تفاوت زهد با رهبانیت، سه پایه ی زهد اسلامی، ایثار، همدردی، آزادی، و معنویت بعنوان فلسفه ی زهد اسلامی، معنای دنیاپرستی، ارتباط انسان و دنیا و خودزیانی و خودفراموشی از دیدگاه قران به پیش رفته اند.